از رها کرבن نترس
باور کن هیچ کس نمے توانـב
چیزے که مال توست را ، از تو بگیرב
و تمام בنیا ، نمے تواننـב
چیزے که مال تو نیست را
برایت حفظ کننـב !
همه چیز ساבه است ؛
زنـבگے ، عشق ، בوست בاشتن ..!
امروزم با هوای ابری شروع شد
اتوبوس دیر اومد
استادمون نیم ساعت برا کلاس معطلمون کرد
4 ساعت درسی که ازش متنفرم و داشتم
دوستام برای کلاس عصر نموندن و تنهام گذاشتن
ناهار از همون ساندویچای کثیف سلف خوردم
سایت دانشگاه برام باز نمی شد
کلاسی که چند وقته منتظرشم کنسل شد
اتوبوس دیر اومد
به پیامش که جواب ندادم فکر میکردم
جزوه و میوه ها و شیرینی رو دستم سنگینی میکرد
خونه دوباره میدون جنگ بود
مهمونا رسیدن و من هنوز تو حمومم
بالاخره شکست....بالاخره بغض این چند وقتم شکست
بالاخره تونستم گریه کنم
دلم میخواست لب تابم بود تا بتونم یک پست بزارم و خودمو خالی کنم
شماره مامانم و گرفتم
شماره بابام و گرفتم و...
بالاخره آروم شدم،همون آرامشی که میخواستم
انقدر آروم که ناخودآگاه نشستم رو زمین
با خودم فکر کردم چرا اول باید فکرم بره سمت دوستام وقتی یک فرشته کنارم دارم که
اینجوری به خاطر من کارش و ول میکنه و زنگ میزنه و کلی با حرفای خوبش آرومم میکنه
حس خوب اونجاییه که میشنوی میگه از این به بعد خودم میرسونمت
لطف لایک
1396/05/17 - 22:33