هرثانیه که میگذرد...
چیزی از تو را با خود می برد
زمان , غارتگر غریبی است
همه چیز را بی اجازه میبرد
و تنها یک چیز را
همیشه فراموش میکند …
حس "دوست داشتن ِ" تو را…
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
هر که می آید؛
دو رکعت شکست،
در من می گذارد!
شبیه مسجدی میان راهی،
میزبان نمازهای شکسته ام.
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
بگذر تابستان ، بگذر!
حال من
با تو خوب نمی شود
پاییز
حال مرا خوب می شناسد ...
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
من بعد از "تو"
با این مسئله که دیگر کسی را
دوست نداشته باشم ، کنار آمده ام!
تو اما بعد از "من" ،
با این درد که دیگر کسی
مثل من دوستت ندارد ،
چه میکنی؟!!
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
دلتنگی
قوی ترین،
واقعی ترین
و زیباترین حس دنیاست.
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
می خواهی
دلتنگت نباشم
انگار که بخواهی،
شیروانی‌هایِ "رشت" خیس نباشند.
انگار که بخواهی
زمستان‌هایِ "الموت" سرد
انگار که بخواهی
پاییزهای روستای چنار "کاشان" زرد.
دنیا اما کاری به خواستنِ هیچکس ندارد.
من هم سالهاست
می خواهم کنارم باشی.
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
تنهایی و دل تنگی هایتان را پیش‌فروش نکنید
فصل‌اش که برسد به قیمت می‌خرند . . .
چشم مستت از غزل دیوانه میسازد مرا...
مستیت در شاعری افسانه میسازد مرا...
راز عشقت با کسی هرگز نمیگویم بدان...
گرچه میدانم غمت غمخانه میسازد مرا...
عاشقانه های من و تو
خیلی ممنون
1397/06/16 - 00:46