برایش نوشتم:
" زیر نور این آباژور
در ازدحام این قرص خواب های لعنتی
جایی در وسعت سرد این تختخواب
شب بخیر هایت گم شده است "
برایم نوشت:
" بخواب
عادت به هیچ چیز صلاح نیست "
و این منطقی ترین لالاییِ نیمه شب های من شد
حالا باز شمالیا خوبن میگن
دعوا گرفتن و اینا
ما یه چند سال سمنان بودیم
یه سری با یکیشون سوار ماشین شدیم
طرف گفت یه آهنگ بنداز
گفتم چطوری بندازم؟
گفت با ضبط دیگه،یه آهنگ بنداز...